آیا می توان شرکت را وقف کرد؟

آیا می توان شرکت را وقف کرد؟

وقف در لغت به معنی ايستادن و ساكن و حبس كردن است و در اصطلاح فقه، به معنای حبس مايملك و جلوگيری از انتقال آن به ديگري، چه از راه فروش و چه از راه بخشش؛ و در مقابل، قراردادن منافع و سود حاصل از آن را در راه خداوند است. مالی می‌تواند وقف شود که عين بوده، قابل تملک باشد و قابليت قبض نیز داشته داشته باشد. سهام شرکت‌های سهامی از جمله اموالی است که به نظر می‌رسد می‌توان به عنوان يک واقعيت و پديده‌ حقوقی در زمره‌ اموال قرار ‌گيرد چرا که این اسناد، قابليت موقوفه شدن را دارند.

اگرچه سهام شرکت به عنوان یک حق حقوقی قابل بقا که دارای منافعی در طول زمان است، قابل وقف کردن است، اما اینکه چه کسی حق دارد، سهام را وقف کند و وظایف متولی در خصوص وقف چگونه خواهد بود، از نظر حقوقی قابل بحث است. از سوی دیگر، اینکه همه سهام یک شرکت به طور کلی قابل وقف هست یا نه، هم باید مورد بررسی قرار بگیرد.

آیا می‌توان شرکت را وقف کرد؟

برای پاسخ به این سوال، لاجرم باید توضیحی در خصوص عقد وقف داد و اینکه اصولا چه اموالی را و تحت چه شرایطی می‌توان وقف کرد.

برابر ماده 55 قانون مدنی، وقف به مفهوم حبس عین و تسبیل منفعت است. به عبارت ساده‌تر وقف به این معنا است که فردی که مالک مالی است، مالش را از مالکیت خود خارج می‌کند و مانع نقل و انتقال بعدی آن می‌شود تا منافع آن مال در امور خیر به کار گرفته شود.

مالی وقف می‌شود که استفاده از آن با بقای مال ممکن باشد

طبیعتا بر اساس اقتضای عقد وقف، مالی را می‌توان مورد وقف قرار داد که استفاده از آن با بقای مال، امکان‌پذیر باشد.

یکی از تقسیم‌بندی‌های اموال، تقسیم مال به عین و منفعت است. در خصوص امکان وقف عین، همه حقوقدانان اجماع دارند. این در حالی است که در خصوص منفعت، این اجماع وجود ندارد.

در تعریف عین می‌توان گفت، مالی است که موجودیت آن قابل رویت و نیز وابسته به چیز دیگری نیست بنابراین به عنوان مثال، زمین، آب سردکن، ابنیه، گلخانه و برگه سهام جزو اعیان تلقی می‌شوند.

سهامداران می‌توانند سهام خود را وقف کنند

همانطور که اشاره شد، برگه سهام جزو اعیان محسوب می‌شود؛ چرا که وجود خارجی داشته، دارای ارزش اقتصادی و اصولا قابل نقل و انتقال است.

شاید گفته شود برگه سهام به طور ذاتی فاقد ارزش است. حتی اگر چنین باشد این برگه موید ارزش مالی آن بوده و دارای اعتبار است و از سویی، قانونگذار در قانون یکی از شروط وقف را قابل قبض و اقباض بودن مال موقوفه تعیین کرده است. در مورد سهام نیز این قابلیت وجود دارد.

بنابراین در نهایت نتیجه‌ای که از این بحث حاصل می‌شود، این است که شرکت را (البته با مسامحه در تعبیر؛ زیرا شرکت متشکل از سهام و سایر دارایی‌های آن است) می‌توان وقف کرد.

به این معنا که سهامداران اصولا می‌توانند سهام خود را وقف کنند. البته نکته ضروری این است که چون وقف دارای آثار مالی برای شخصیت حقوقی است، مبادرت به وقف سهام یا کل دارایی شرکت، تابع مقررات عمومی و اساسنامه شخصیت حقوقی است.

چه کسانی حق دارند شرکت را وقف کنند؟

سهام یک حق مالی است و اشخاص نسبت به حقوق مالی خود دارای اختیار تام هستند و هر کس می‌تواند نسبت به دارایی خود تصمیم‌گیری کند.

بنابراین حکم اولی و کلی این است که وقف سهام، جایز است و سهامدار، راسا و شخصا صلاحیت تصمیم‌گیری دارد که البته اما و اگرهایی نیز در این زمینه وجود دارد. زیرا ممکن است با حقوق سایر سهامداران تعارض پیدا کند.

آنچه در وهله نخست باید مد نظر قرار داد، اساسنامه و دوم قواعد عمومی کشور است. تعیین متولی نیز برابر قواعد کلی وقف، امری ضروری است که باید توسط واقف صورت گیرد. لذا سهامداری که سهام خود را وقف می‌کند، در این خصوص نیز باید در وقف‌نامه تمهیدات لازم را اندیشیده باشد.

سازمان‌های عمومی غیردولتی از قبیل دانشگاه آزاد را چه کسی می‌تواند وقف کند؟

در خصوص سازمان‌های عمومی غیردولتی باید توجه داشت که مقاماتی که طبق اساسنامه سازمان، اختیارات لازم جهت تصمیم‌گیری در مورد مسایل مختلف شخص حقوقی را دارند، از قبیل هیات‌ امنا یا مجامع عمومی نیز امکان تصمیم‌گیری در مورد وقف را خواهند داشت.

لیدا عسکرنیا، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری

برگرفته از روزنامه حمایت (تاریخ انتشار 1395/5/31)