ابطال بخشنامه شماره 42/4/1/16614 مورخ 19/8/1377 استانداری مازندران.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای احمدعلی سیروس. با خواسته ابطال بخشنامه شماره 42/4/1/16614 مورخ 19/8/1377 استانداری مازندران. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 152/79
شاکی : آقای احمدعلی سیروس.
تاریخ رأی: يکشنبه 17 تير 1380
شماره دادنامه :
شاکی طی دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، به موجب ماده 55 قانون شهرداری از وظایف شهرداری، حفظ نظافت شهر و تخلیه زباله است و عوارض نوسازی و یا سایر عوارض دیگر که به موجب قانون توسط شهرداری وصول میشود بدین منظور است. از طرف دیگر وضع هر نوع عوارض باید به ترتیب مقرر در بند یک ماده 35 قانون تشکیلات شورای اسلامی کشوری مصوب 1361 و رعایت قانون الحاق یک تبصره به ماده 53 قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشوری مصوب 1364 تحقق یابد.
استانداری مازندران بدون توجه به قوانین مذکور به موجب دستورالعمل شماره 42/4/1/16614 مورخ 19/8/1377 به شهرداری محمودآباد مجوز وصول عوارض بهعنوان خدمت زباله از اماکن مسکونی و تجاری و اداری داده است و شهرداری محمودآباد حتی پس از تشکیل شورای اسلامی شهر، کماکان به استناد دستورالعمل و مجوز مذکور مبادرت به وصول عوارض بابت خدمات زباله مینماید. با توجه به مراتب مذکور ابطال بخشنامه استانداری مازندران جهت اخذ عوارض را دارد.
معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری مازندران در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 42/4/19360 مورخ 12/7/1379 اعلام داشتهاند، در قانون شهرداریها، وظیفهای جهت جمعآوری و حمل و دفع بهداشتی زباله برای شهرداریها پیشبینی نشده است و فقط در تبصره 4 بند 2 ماده 55 قانون شهرداری تعیین محلهای مخصوص برای تخلیه زباله و نخالههای ساختمانی و مواد رسوبی فاضلابها با شهرداری میباشد که باید ضمن انتشار آگهی به اطلاع عموم برسد که رانندگان وسایل نقلیه اعم از کندرو و یا موتوری مکلفند زباله و فضولات جمعآوری را در محلهای تعیین شده از طرف شهرداری خالی نمایند ولی استان مازندران به دلیل وضعیت خاص اقلیمی و محدودیت زمین که امکان تهیه زمین برای استفاده مذکور در نزدیکی شهرها وجود ندارد به منظور حفظ بهداشت عمومی و جلوگیری از آلودگی منابع آب و خاک وظیفه جمعآوری و حمل و دفن زباله ناچاراً به عهده شهرداریها محول گردیده است که علاوه بر حمل زبالههای جمعآوری شده به مسافت طولانی و متحمل شدن هزینه گزاف برای این امر با مشکلات عدیده در مکانیابی و با مسایل اجتماعی مواجه میباشند که با پیگیریهای به عمل آمده و تأکیدات دفتر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و ریاست محترم جمهوری معضل زباله و امحاء مواد زاید جامد به صورت ویژه در برنامههای استانی قرار گرفته است از این رو به منظور جبران بخشی از هزینههایی که شهرداری با توجه به توضیحات معروضه متحمل میشود، باستناد ماده 30 آییننامه مالی شهرداریها و بند 26 ماده 71 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب 1375 مجلس شورای اسلامی نرخ خدمات جمعآوری، حمل و دفن زباله در غیاب شوراهای اسلامی شهر حسب تفویض اختیار وزیر کشور به جانشینی قائممقامی شورای اسلامی شهر تصویب گردیده است که وصول آن کماکان برای شهرداریها نافذ خواهد بود لذا با عنایت به مطالب فوق اعتراض مشارالیه به اخذ مبلغ مذکور تحت عنوان عوارض به دلایل ذکر شده محمل قانونی ندارد و تقاضای رد شکایت شاکی را دارد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رای هیات عمومی:
طبق بند یک ماده 35 قانون تشکیلات شورای اسلامی کشوری مصوب 1/9/1361 و بند 26 ماده 71 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخابات شهرداران مصوب 1/3/1375 تعیین و تصویب عوارض و نرخ خدمات شهرداری در قلمرو جغرافیایی هر شهر به عهده شوراهای اسلامی شهر محول شده به موجب تبصره الحاقی به ماده 53 قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشوری مصوب 28/7/1364 تا تشکیل شوراهای اسلامی شهر، وظایف و مسئولیتهای شوراهای مذکور به شخص وزیر یا سرپرست وزارت کشور تفویض گردیده است.
نظر به اینکه اعمال اختیار مقرر در تبصره الحاقی به ماده 53 قانون به حکم قانونگذار قائم به اشخاص مذکور در ان تبصره است و تفویض آن به سایر اشخاص و مقامات دولتی از جمله استانداران مستند به حکم و اذن مقنن نیست، بنابراین مصوبه شماره 42/4/1/16614 مورخ 19/8/1377 استانداری مازندران مبنی بر تعیین و تصویب نرخ جمعآوری و حمل و امحاء زباله و وصول آن از اشخاص خارج از حدود اختیارات استانداری تشخیص داده میشود و مستنداً به قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد.
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.