دعوی ورود ثالث در دعوی اعتراض ثالث

دعوی ورود ثالث در دعوی اعتراض ثالث

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 29 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اعتراض ثالث، دعوای طاری، صلاحیت، ورود ثالثاعتراض ثالث، ورود ثالث، دعوای طاری، صلاحیت

چکیده رای

دعوی ورود ثالث حسب مدلول ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی مربوط به دعاوی اصلی است. با توجه به اینکه دعوی اعتراض ثالث دعوای اصلی تلقی نمی‌گردد، بنابراین دعوی ورود ثالث در دعوی اعتراض ثالث قابل استماع نیست.

رای بدوی

در خصوص دادخواست اعتراض ثالث آقای م.ف. به وکالت از خواهان‌ها ز.– ل.- س.– ن.- م.– ز. همگی ح. و خانم ح.ف. به طرفیت از 1- م.ج. 2- س.غ. 3- م.ر. نسبت به دادنامه شماره 9-14/1/89 این دادگاه (شعبه 28 دادگاه حقوقی تهران) و نقض دادنامه معترضٌ‌عنه و خسارات دادرسی. با توجه به اوراق پرونده در دادنامه فوق آقای م.ج. با ارائه مبایعه‌نامه عادی مورخ 5/12/81 و با ادعای خرید یک واحد آپارتمان واقع در طبقه 2 جنوبی پلاک ثبتی 828/126 بخش 11 تهران از آقای ن.غ. وکیل رسمی مالک خانم م.ر. و درخواست الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی و متعلقات ذیحق شناخته شد و با اجراء آن سند مالکیت رسمی آپارتمان موصوف با شماره 10108-2/4/89 دفترخانه شماره 256 تهران به نام خریدار صادر شد. وکیل معترضین اظهار نمود مورث موکلان مرحوم م.ح. به موجب مبایعه‌نامه 9/3/84 آپارتمان فوق را از آقای ص.ی. ابتیاع نمود که فروشنده نیز آن را به موجب مبایعه‌نامه مورخ 24/9/81 از معترضٌ‌علیه آقای س.غ. خریداری کرده بود و تحویل مبیع به خریدار سابق در مورخ 25/9/82 طی صورت جلسه صورت گرفت. دادنامه فوق‌الذکر منتهی به تنظیم سند رسمی به نام آقای م.ج. به موجب مبایعه‌نامه مؤخر موجب تضییع حقوق موکلین است و معامله مؤخر فاقد آثار بیع است معامله فروشنده به نامبرده انتقال مال غیر محسوب و معامله فضولی می‌باشد و تقاضای نقض دادنامه نمود و در ادامه با ارائه دادنامه شماره 8909972181202046 -19/11/89 شعبه 1172 دادگاه جزائی تهران اظهار نموده آقای س.غ. به اتهام فروش مال غیر به مجازات محکوم شد. آقای ش.خ. وکیل معترضٌ علیه اول معرفی و با تقدیم لایحه اظهار نمود در قرارداد فروش آپارتمان (موضوع آن) اولاً قول انجام معامله و پیش فروش یک واحد آپارتمان بود و از حیث تاریخ قرائن بسیاری وجود دارد که نادرست است ولی معامله با موکل منتهی به ثبت در دفتر املاک و سند مالکیت رسمی به نام وی صادر شد و قانون او را مالک می‌شناسد و ثانیاً سند عادی معترض با تاریخ مقدم بیع نیست بلکه تعهد بر بیع است و با سند رسمی موخر الصدور نیز برابری نمی‌کند و در برابر اشخاص ثالث قابل استناد نیست دیگر معترضٌ علیهم پاسخی ارسال ننمودند. دادگاه پس از بررسی ملاحظه می‌نماید فروشنده ملک در سند عادی ارائه شده از طرف وکیل معترضین منتسب بر ید سابق آقای س.غ. در جلسه مورخ 5/12/88 و پرونده 880598 این دادگاه صراحتاً اقرار نمود آپارتمان در طبقه دوم جنوبی را به محکومٌ-له دادنامه معترضٌ‌عنه فروخته است مالک رسمی ملک معترضٌ‌علیها خانم م.ر. نیز در همان جلسه اقرار نمود آپارتمان موصوف در سهم فروشنده قرار گرفت و سند عادی مستند معترض مورخ 24/9/81 در دو صفحه تنظیم شد در صفحه اول که مشخصات ملک و آپارتمان در آن درج گردید فاقد امضاء خریدار و در آن به وقوع آپارتمان در طبقه اول تفکیکی یا طبقه دوم رویتی درج گردید و به قسمت جنوبی موضوع و آپارتمان موصوف در سند عادی محکومٌ‌له اشاره ندارد. صورت جلسه ارائه شده از سوی وکیل معترضین مربوط به تحویل آپارتمان فاقد امضاء فروشنده و تحویل دهنده مندرج در آن و نیز فاقد امضاء تحویل گیرنده و خریدار آقای ص.ی.ی است و نیز معترضٌ علیه اول مدرک عادی به تاریخ 18/7/89 ارائه که در آن آقای ص.ی.ی خطاب به شعبه 10 مجتمع قضائی هاشمی اظهار نموده منزل آپارتمان (بدون مشخصات) به نام آقای م.ج. می‌باشد و مشکل خانواده مرحوم م.ح. را ظرف یک ماه حل کند و جلب رضایت نماید صورت جلسه مذکور دارای امضاء منتسب به معترض پنجم و هفتم و نیز اظهار کننده و مالک رسمی ملک است. النهایه مدارک ارائه شده از سوی معترضین کفایت پذیرش اعتراض نمی‌نماید و مردود اعلام می‌گردد. رأی صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران است. 

رئیس شعبه 28 دادگاه عمومی تهران – شجاع

رای دادگاه تجدید نظر

در خصوص تجدیدنظرخواهی 1- م. 2- ز. 3- ل. 4- ن. 5-س. 6- ز. همگی ح. 7- ح.ف. با وکالت م.ف. به طرفیت 1-م.ج. با وکالت ش.خ. 2-ن.غ. 3-م.ر. نسبت به دادنامه شماره 638 مورخه 12/7/90 صادره از شعبه 28 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن دعوی اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره 9 مورخه 14/1/89 مردود اعلام گردیده است نظر به اینکه اعتراض معترضین با در نظر گرفتن دلایل ادعایی در حدی نیست که موجب حصول علم به اشتباه در دادنامه تجدیدنظرخواسته باشد و با هیچ‌یک از بندهای مدلول ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی قابل انطباق نمی‌باشد فلذا در اجرای ماده 358 قانون مارالذکر دادنامه تجدیدنظرخواسته عیناً تأیید می‌گردد و در خصوص دعوی ورود ثالث ص.ی.ی با وکالت ش.م. و س.ن. به طرفیت 1-م.ج. 2-م.ر. 3-س.غ. 4-ح. 5-س. 6-ز. 7-ل. 8-ن. 9-م. 10-ز. خواندگان چهارم لغایت دهم همگی ح. 11- م.ف. به خواسته وارد ثالث در پرونده کلاسه 901214 و صدور حکم بر نقض دادنامه های شماره 9 مورخه 14/1/89 و 638 مورخه 12/7/90 و ابطال سند رسمی تنظیمی بنام م.ج. نظر به اینکه دعوی ورود ثالث حسب مدلول ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی در دعاوی اصلی است با توجه به اینکه دعوی اعتراض ثالث با مفهوم و مدلول ماده 130 به دعوی اصلی تلقی نمی‌گردد چون قبلاً به موضوع دعوی رسیدگی و حکم مقتضی صادر گردیده است بنابراین مصداق ماده 130 دعوی ورود ثالث به اعتراض ثالث تلقی نمی‌گردد چون در صورت صحت ادعای اعتراض ثالث دادگاه حسب مدلول ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی صرفاً تکلیف قانونی بر الغاء دادنامه مورد اعتراض را دارد نه صدور حکم دیگر که با طرح دعوی طاری آن را مدخلیت قرار دهد بنابراین طرح دعوی طاری در دعوای اعتراض ثالث با توجه به مطالب معنونه فاقد موضوعیت قانونی است فلذا دادگاه در اجرای بند ب ماده 332 و 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی ورود ثالث صادر و اعلام می‌گردد رأی صادره قطعی است.

رئیس شعبه 29دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار دادگاه 

حسینی – احمدی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.