رابطه نامشروع زوجه و تأثیر آن بر حق نفقه و اجرتالمثل ایام زوجیت
درتاریخ : 1392/06/20 به شماره : 9209970909900233
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 26 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: نکاح، نفقه، نشوز، اجرتالمثل، رابطه نامشروع
چکیده رای
صرف احراز رابطه نامشروع زوجه، مبین نشوز وی و مسقط حق نفقه و اجرتالمثل ایام زوجیت نیست.
خلاصه جریان پرونده
خواهان زوج، آقای ح.ک. فرزند م. با وکالت آقای ف.الف. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه آمل، پیوست فتوکپی رونوشت سند ازدواج، به طرفیت خوانده زوجهاش خانم ن.ج. فرزند ح.، محل اقامت زوجین شهرستان آمل، تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای طلاق نموده است و وکیل مذکور اظهار داشته خوانده محترم بهموجب فتوکپی رونوشت سند ازدواج پیوست در تاریخ 4/12/82، تنظیمی در دفترخانه شماره 172 شهرستان آمل به عقد دایمی و قانونی موکل درآمده است، متأسفانه خوانده بهلحاظ سوءرفتار و معاشرت با وجود یک فرزند 5 ساله ادامه زندگی مشترک را غیر مقدور نموده است لذا تقاضای صدور حکم مبنی بر عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق نموده است و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه 8 دادگاه عمومی آمل مطرح و وکیل زوجه در لایحه تقدیمی توضیح داده که خوانده به دلیل مشکلات اخلاقی به جرم رابطه نامشروع محکوم به شلاق گردیده است لذا ادامه زندگی مشترک با وجود فرزند دختر 5 ساله را برای موکل غیر ممکن ساخته است و در جلسه اولیه دادگاه که فقط وکیل خوانده حضور داشته است اظهار داشته با عنایت به اینکه زوج خواهان طلاق میباشد و این امر نافی حقوق موکل نمیباشد لذا تقاضای ارجاع امر به داوری نموده است. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و داور زوج نوشته پس از نشستهای گوناگون که با زوجین داشته متأسفانه مؤثر در صلح و سازش نبود و راهی جز جدایی باقی نمانده است و همینطور داور زوجه نوشته اینجانب با درخواستهای مکرر از زوجین و بزرگان خانواده برای بـرگزاری جـلسه صلـح و سـازش زوج به دلایلی که عنوان نمود با تشکیل جلسه مخالفت و اصرار داشته که همسرش را مطلقه نماید ولی زوجه حاضر به ادامه زندگی مشترک میباشد و در نهایت اظهارنظر کرده مصلحت زوجین در این است که از هم جدا شوند و پزشک قانونی آزمایش بارداری خانم ن.ج. را منفی اعلام نموده است و دادگاه پس از تحقیقات انجام شده در دادنامه شماره 00001131 ـ 29/8/90 در خصوص دادخواست تقدیمی خواهان ح.ک. با وکالت ف.الف. به طرفیت ن.ج. با وکالت ذ.ص. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق پس از نقل مطالب دادخواست و نقل اظهارات وکلای طرفین در جلسه دادگاه و نظریههای داوران و اشاره به پرونده کیفری زوجه در خصوص رابطه نامشروع، گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق از نوع طلاق رجعی مدخوله صادر و حضانت فرزند مشترک را به مادر واگذار با حق ملاقات پدر هر هفته 48 ساعت و زوجه را مستحق اجرتالمثل ندانسته و حکم به نفی آن صادر نموده است و چون مطالبه مهریه در شعبه دیگر مطرح است لذا خود را فارغ از آن دانسته است که از ناحیه زوجه خانم ن.ج. با وکالت آقای ذ.ص. مورد اعتراض واقع شده و در دادخواست و لایحه تجدیدنظر راجع به مهریه و نفقه و اجرتالمثل تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده در شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران مطرح و در دادنامه شماره 0000616 ـ 9/6/91 رأی دادگاه پیرامون تجدیدنظرخواهی خانم ن.ج. به طرفیت آقای ح.ک. نظر به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد موجه و مدللی که قابل امعاننظر بوده و موجب گسیختن رأی بدوی گردد به عمل نیامده و در مجموع با توجه به رسیدگیهای انجام شده رأی صادره را مبری از نقص موجب نقض دانسته و ضمن رد تجدیدنظرخواهی انجام شده مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید نموده است. متعاقباً خانم ن.ج. با وکالت آقای ذ.ص. نسبت به دادنامه دادگاه تجدیدنظر مذکور اعتراض و طی دادخواست فرجامی فرجامخواهی نموده است و زوج آقای ح.ک. نیز در پاسخ از دادخواست فرجامی مذکور، لایحهای تقدیم و ضمیمه پرونده گردیده است. بدین جهت پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه (26 دیوانعالی کشور) ارجاع گردیده است.
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجامخواهی زوجه خانم ن.ج. با وکالت آقای ذ.ص. به طرفیت فرجامخوانده شوهرش آقای ح.ک. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران که در تأیید دادنامه شماره 0001131 ـ 29/8/90 شعبه 8 دادگاه عمومی شهرستان آمل مبنی بر گواهی عدم امکان سازش و اینکه زوجه مستحق اجرتالمثل نمیباشد صادر گردیده است و اعتراض راجع به حقوق مالی است متذکر میگردد دادنامههای صادره از جهت اینکه رأی به عدم استحقاق زوجه اجرتالمثل صادر و نیز نسبت به نفقه زوجه متعرض نشده مخدوش میباشد و فرجامخواهی وارد است زیرا گرچه طبق محتویات پرونده زوجه دچار لغزش اخلاقی شده و به اتهام رابطه نامشروع محکوم به تعزیر شده است لیکن چون نسبت به زوج نشوز نداشته و در تمکین وی بوده است لغزش مذکور موجب سلب حق نفقه و اجرتالمثل کارهایی که در ایام زندگی مشترک بدون قصد تبرع انجام داده نمیشود و خداوند میفرماید ولایجرمنّکم شنآن قوم ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی، لذا میبایست در صورتی که محرز شود زوجه کارهایی را که در ایام زندگی مشترک انجام داده است و قصد تبرع نداشته از جمله تر و خشک کردن فرزند مشترک طبق نظریه کارشناس کمّاً و کیفاً تعیین و زوج به پرداخت آن محکوم گردد و همینطور راجع به نفقه معوقه و جاریه میبایست دادگاه میزان آن را بررسی و به مقداری که برای دادگاه محرز گردد زوج را محکوم به پرداخت نماید و در خصوص مهریه نیز که زوجه اقدام و پرونده آن در جریان رسیدگی است میبایست طبق تبصره 3 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق عمل شود. به هر تقدیر اعتراض و فرجامخواهی وارد است و ضمن نقض دادنامه فرجامخواسته طبق بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب به شعبه هم عرض ارجاع میگردد.
رییس شعبه 26 دیوانعالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ افشاری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.