شرط رسیدگی به دعوای الزام به تنظیم سند رسمی

شرط رسیدگی به دعوای الزام به تنظیم سند رسمی

درتاریخ : 1392/10/22 به شماره : 9209970908100316

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 21 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: بیع، الزام به تنظیم سند رسمی، تنفیذ معامله، تعاقب ایادی

چکیده رای

با توجه به اینکه توفیق در دعوای الزام به تنظیم سند رسمی، موکول به اثبات تعاقب ایادی و صحت انتقال است بنابراین بدون طرح دعوی اثبات عقد انتقال و تنفیذ آن، صدور حکم بر الزام خوانده به تنظیم سند رسمی صحیح نیست.

خلاصه جریان پرونده

به حکایت دادخواست آقای الف.ر. به‌طرفیت آقایان 1ـ ح.ق. و 2ـ ع.ق. و 3ـ ح.ش. و 4 ـ غ.د. با وکالت آقای س.ب. (نسبت به خواهان) و به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی در خصوص 4500 مترمربع زمین مشاعی از پلاک 2051 فرعی از یک هزار و سیصد و نودوشش فرعی از یک هزار و سیصد و هشتادوچهار فرعی و نودوسه اصلی بخش شش مشهد از اراضی شاندیز و مقوم به ارزش 000/010/5 تومان و پرداخت خسارات قانونی که در شرح دادخواست وکیل خواهان ابرازشده (اجمالاً نقل می‌شود) موکل مقدار 4500 مترمربع مشاع از اراضی خوانده ردیف اول را به بیع ‌قطعی از خوانده ردیف چهارم آقای د. خریداری که خوانده ردیف چهارم و طبق مبایعه‌نامه 6/9/75 آن را از خوانده ردیف سوم آقای ح.ش. به بیع خریداری و خوانده ردیف سوم نیز طبق مبایعه‌نامه 5/2/74 از خوانده ردیف دوم خریداری نموده و خوانده ردیف دوم با اذن و اجازه خوانده ردیف اول که مالک رسمی ملک مزبور و فرزند‌ ایشان می‌باشد‌ این معامله را انجام داده که حسب اقرار خوانده ردیف اول در پرونده کلاسه 952 /694/88 و قرار صادره از شعبه بازپرسی 952 به پیوست تقدیم می‌شود معامله مذکور را تأیید و تنفیذ نموده و اکنون موکول پس از جریان رسیدگی در بازپرسی شعبه 952 جهت تنظیم سند به خوانده ردیف اول مراجعه‌ ایشان تنظیم سند را منوط به اجازه دادگاه اعلام که مستنداً به مواد 10 و 219 به بعد ق.م و مواد 198 و 519 ق.آ.د.م. صدور حکم بر الزام خوانده ردیف اول به حضور در دفترخانه و تنظیم ابطال سند رسمی مشاعاً از پلاک 2501 فرعی از 1396 فرعی از 1384 فرعی از نودوسه اصلی بخش شش مشهد اراضی شاندیز با احتساب خسارت دادرسی را دارم‌ این دادخواست ثبت دادگستری شهرستان طرقبه شاندیز شده و به شعبه اول حقوقی ارجاع شده (بدون تاریخ) در ظهر آن وقت رسیدگی مقررشده 25/5/89 در اجلاس رسیدگی 13/7/1389 ص 20 خواهان وکیل وی حاضر و خوانده ردیف چهارم حاضر است بقیه خواندگان حضور (ناخوانا) لایحه ارسال نکرده است وکیل خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست است و در صفحات 21 و 22 (با خطی ناخوانا) و در عنوان صدر ورقه (در وقت فوق‌العاده) متعاقب وقت رسیدگی بر اساس رأی ضمیمه دادخواست.0006 ـ 89 مورخ 3/1/89 شعبه 47 مشهد ص 4 خلاصه محتویات پرونده را با خطی ناخوانا 744 ـ 88 ـ 67 منعکس می‌شود به حکایت پرونده استنادی آقای الف.ر. دادخواستی به‌طرفیت آقایان الف.و ع.ق. و ح.ش. و غ.د. به خواسته الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی تقدیم که خواندگان ردیف اول و دوم اظهار داشته‌اند ملک به آقای ش. خوانده ردیف سوم منتقل است معامله را فسخ (اقاله) کرده‌اند دادگاه به‌موجب دادنامه 00006 ـ 89 مورخ 17/3/81 به لحاظ اینکه دلیلی بر اقاله معامله ارائه‌شده خوانده ردیف اول را به تنظیم سند رسمی پلاک فوق (ناخوانا) و پرداخت هزینه دادرسی محکوم کرده و در خصوص سایر خواندگان چون مالکیت ثبتی ندارد قرار ردّ دعوی صادر و با تجدیدنظرخواهی خواندگان اول و دوم در شعبه 19 محاکم تجدیدنظر استان به لحاظ اینکه مورد معامله به‌صورت عین معین فروخته‌شده و اراضی هم تفکیک نشده الزام و تنظیم سند به‌صورت مشاع صحیح نیست و امکان تنظیم سند مفروز هم وجود ندارند با نقض رأی تجدیدنظر خواسته قرار ردّ دعوی صادر نموده‌اند (توجهاً تصویر آراء به نحو تایپی در ضمیمه دادخواست چنین است شعبه 47 محاکم عمومی حقوقی مشهد طی رأی شماره 00006 ـ 89 مورخ 17/1/1389 دعوی آقای الف.ر. به‌طرفیت 1ـ الف.ق. 2ـ ع.ق. 3ـ ح.ش.4 ـ غ.د.به خواسته الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی انتقال یک قطعه زمین پلاک ثبتی 2051 فرعی از 1396 فرعی از 1384 فرعی از 93 اصلی بخش 6 مشهد به مساحت 4500 مترمربع هیچ‌گونه رأی دایر به ابطال یا اقاله معاملات استنادی از ناحیه مراجع صالح صادر نشده علی‌هذا دعوی مطروحه محمول بر صحت تشخیص و خوانده ردیف اول به تنظیم سند رسمی انتقال پلاک مرقوم محکوم و سایرین دعوی متوجه آن‌ها نمی‌باشد و صرفاً جهت تعاقب ایادی طرف دعوی قرارگرفته قرار ردّ دعوی صادر ص 4 و رأی دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی شعبه 19 طی دادنامه شماره 00518 ـ 89 مورخ 12/4/89 در خصوص تجدیدنظرخواهی ع. و الف.ق. چون امکان تنظیم سند مفروزی با وضعیت فعلی وجود ندارد در وضعیت فعلی قابلیت استماع را ندارد لذا رأی بدوی نقض قرار ردّ دعوی خواهان بدوی صادرشده است صفحات 2 و3) سپس دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و طی دادنامه شماره 00259 ـ 89 مورخ 14/7/1389 نظر به اینکه خواهان قبلاً همین موضوع را مطرح که در پرونده کلاسه 744/88/47 رسیدگی و حکم قطعی صادرشده مستنداً به بند د ماده 84 ق.آ.د.م. قرار ردّ دعوی صادر نموده‌اند (ص 23) با تجدیدنظرخواهی خواهان بدوی در 20/8/1389 (ص 36) شعبه 12 محاکم تجدیدنظر استان خراسان رضوی طی دادنامه شماره 17330 ـ 89 مورخ 16/10/89 ابراز رأی نموده‌اند (درباره قرار 00259 ـ 89 مورخ 14/7/1389 با توجه به محتویات پرونده محاکماتی مرحله بدوی و صرف‌نظر از‌ اینکه‌ آیا علّت صدور قرار ردّ دعوی سابق در شعبه 19 دادگاه تجدیدنظر خراسان رضوی در حال حاضر نیز وجود دارد یا خیر نظر به اینکه از ارکان اعتبار امر مختوم بهای صدور حکم قطعی سابق و طرح دعوی مجدد و با همان اصحاب دعوی است درحالی‌که در مانحن‌فیه رأی مرجع تجدیدنظر قرار بوده نه حکم لذا مصداقاً از بند 6 ماده 84 ق.آ.د.م. خارج است و از‌ این حیث نمی‌توان دعوی خواهان را نشود به استناد ماده 353 ق.آ.د.م. قرار معترضٌ‌عنه را نقض و پرونده را جهت رسیدگی ماهیتی به دادگاه نخستین اعاده می‌نماید) با وصول پرونده به دادگاه بدوی (ص 37) دادگاه اعلام رأی نموده طی دادنامه شماره 00636 ـ 89 مورخ 17/11/89 (ص 38) شعبه اول حقوقی بینالود (طرقبه شاندیز) دعوی آقای الف.ر. به خواسته الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی (به شرح مشروحه صدر اول گزارش) دادگاه با عنایت به مستندات ابرازی خواهان (تصویر مصدق اسناد عادی مبایعه‌نامه و سند ثبتی پلاک فوق) و خواندگان ردیف اول تا سوم در جلسه دادگاه حاضر نشده و دفاعی نداشته و خوانده ردیف 4 دعوی خواهان را پذیرفته و برابر استعلام ثبت‌اسناد طرقبه سند رسمی پلاک فوق بنام خوانده ردیف اول است علی‌هذا دعوی مطروحه محمول بر صحت تشخیص دادگاه مستنداً به مواد 219 و 220 ق.م. مواد 515 ـ 519 ق.آ.د.م. خوانده ردیف اول را به تنظیم سند رسمی انتقال مشاعی 4500 متر از پلاک فوق بنام خواهان و پرداخت یک‌میلیون ریال هزینه دادرسی و حق‌الوکاله وکیل در مرحله بدوی به مبلغ 180000 ریال محکوم می‌نماید و در خصوص سایر خواندگان نظر به اینکه دعوی متوجه آن‌ها نمی‌باشد و صرفاً جهت تعاقب ایادی طرف دعوی قرارگرفته مستنداً به شق 4 ماده 84 ق.آ.د.م. قرار ردّ دعوی خواهان صادر و اعلام می‌نماید رأی صادره حضوری ظرف 20 روز قابل تجدیدنظرخواهی است توجه به ماده 330 ق.آ.د.م. می‌بود) محکوم‌ٌعلیه بدوی آقای الف.ق. تجدیدنظرخواهی می‌نماید (ثبت به شماره 5 ـ 8/1/1390 ص 62 مستقلاً نیز آقای ش. تجدیدنظرخواهی نموده ثبت به شماره 4 ـ 8/1/1390 ص 78 دادگاه بدوی طی دادنامه شماره 00007 ـ 90 مورخ 11/1/1390 ص 88 تجدیدنظرخواهی آقای ح.ش. را نسبت به دادنامه 0636 ـ 89 نموده این شعبه نظر به اینکه تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت قانونی است مستنداً به تبصره 2 ماده 339 ق.آ.د.م. قرار ردّ دادخواست تجدیدنظرخواهی صادر می‌نماید ص 80 و به کیفیت همین قرار مسبوق‌الذکر نسبت به درخواست تجدیدنظرخواهی آقای الف.ق. به سبب خروج از مهلت قانونی طی دادنامه شماره 8900003 مورخ 10/1/1390 قرار ردّ دادخواست تجدیدنظرخواهی صادر ص 81 سپس با تجدیدنظرخواهی آقای ح.ش. از دادنامه 0007 ـ 90 مورخ 11/1/90 که به شماره 33 مورخ 29/2/1390 ثبت‌شده ص 96 شعبه 12 تجدیدنظر استان خراسان رضوی طی دادنامه شماره 0811ـ 90 مورخ 2/5/90 ص 103 اعتراض به‌قرار ردّ موضوع دادنامه 0007 ـ 90 مورخ 11/1/90 را مردود و دادنامه نخستین را تأیید نموده‌اند در صفحه 116 پرونده تعرفه صدور اجراییه با شماره 0097 ـ 90 مورخ 24/5/1390 به نفع آقای الف.ر. و علیه آقای الف.ق. مشاهده می‌شود آقای ع.م. به وکالت از آقای ح.ش. اعلام وکالت نموده (ص 118 و 119 ثبت به شماره 738 ـ 5/6/90 و نیز آقای ح.س. به وکالت از آقای الف.ق. اعلام وکالت نموده‌اند (ص 121 و 122 ثبت به شماره 790 ـ 16/6/1390) دادگاه بدوی‌ این بار طی دادنامه شماره 0752ـ 90 مورخ 4/7/1390 ص 124 شعبه اول حقوقی بینالود (طرقبه) به استدلال آنکه در دادنامه 00636 ـ 89 مورخ 17/11/89 قسمتی از رأی ازقلم‌افتاده به تجویز ماده 309 ق.آ.د.م. رأی صادره را اصلاح بنابراین در سطر 15 دادنامه بعد از کلمه رأی صادره عبارت (نسبت به خواهان) در سطر 16 در انتهای رأی عبارت (نسبت به خوانده ردیف اول غیابی و ظرف بیست روز قابل واخواهی در همین دادگاه می‌باشد) اضافه می‌شود توجهاً خوانده ردیف اول در دادخواست در دادنامه آقای الف.ق. می‌باشند لذا به‌حکم ماده 309 ق.آ.د.م. تا وقتی‌که از آن درخواست تجدیدنظر شده دادگاه رأساً یا به درخواست ذینفع رأی را تصحیح می‌نماید رأی 0003ـ 89 مورخ 10/1/1390 ص 81 بدوی و ثبت درخواست تجدیدنظری وی به شماره 5 ـ 8/1/1390 ص 62 منافی تجویز ماده 309 ق.آ.د.م. ابرازی است و نظریه استنادی ارائه حقوقی 4852/7 ـ 7/12/90 از‌ این حیث منطبق با قضیه‌ نیست صفحات 134 و 136) لذا متعاقباً درخواست واخواهی آقای الف.ق. که به شماره 1120 مورخ 19/8/1390 به وکالت آقای ح.س. باشد ص 151 را طی دادنامه شماره 1591ـ 90 مورخ 22/12/90 ص 152 شعبه اول حقوقی بینالود تحت عنوان واخواهی از دادنامه شماره 0636 ـ 89 مورخ‌ این شعبه نظر به اینکه رأی مورخ 8/12/89 به واخواه ابلاغ‌شده واخواهی خارج از مهلت قانونی است و برابر نظریه مشورتی 4852/7 حتی در صورت اشتباه دادگاه و درج حضوری به‌جای غیابی محکوم‌ٌعلیه فقط در موعد قانونی حق واخواهی داشته علی‌هذا مستنداً به تبصره یک ماده 306 ق.آ.د.م. قرار ردّ دادخواست واخواهی صادر و اعلام می‌شود سپس آقای الف.ق. به وکالت آقای س. تجدیدنظرخواهی از دادنامه 01591ـ 90 می‌نمایند که به شماره 11ـ 30/1/1391 ثبت‌شده ص 169 (با وجودی که قبلاً از دادنامه 00636 ـ 89 مورخ 17/11/89 تجدیدنظرخواهی نموده ص 69 ثبت به شماره 5 مورخ 8/1/1390) که طی دادنامه شماره 00003ـ 89 مورخ 10/1/1390 قرار ردّ دادخواست تجدیدنظری صادرشده ص 81) نسبت به تجدیدنظرخواهی (ق.) شعبه 12 تجدیدنظر استان خراسان رضوی طی دادنامه شماره 00664 ـ 91 مورخ 13/3/91 با اشاره به‌مراتب رأی غیابی و رأی اصلاحی مرقوم ابراز نموده‌اند ازاین‌رو دادگاه تجدیدنظرخواهی را وارد تشخیص و مستنداً به ماده 353 ق.آ.د.م. قرار معترضٌ‌عنه را نقض و پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه بدوی اعاده می‌نماید امّا درباره تجدیدنظرخواهی نامبرده به‌طرفیت آقایان ع.ق. و ح.ش. و غ.د. اساساً چون افراد اخیرالذکر در دعوی موضوع پرونده خوانده بوده و تجدیدنظرخواهی الف.ق. درواقع متوجه خواهان آقای الف.ر. می‌باشد مستنداً به مواد 2 و 356 ق.آ.د.م. قرار ردّ تجدیدنظرخواهی صادر ‌می‌گردد (صفحات 178 و 179) دادگاه بدوی شعبه اول بینالود که اجلاس دادرسی مورخ 6/9/1391 را منعقد (ص 208 و 209) در این جلسه آقای الف.ر. و احدی از وکلای ورثه معرفی‌شده به دادگاه‌ آقای م.ش. (توجهاً آقای م.ش. از طرف وراث مرحوم غ.د. با وکالت مع‌الواسطه آقای ع.د. به شماره 919900 ـ 15/11/91 دفتر …. مشهد (تصویر سند ص207) به آقای ش. (کارآموز وکالت) و دیگر کارآموز آقای ف.د. انعقاد و اعلام وکالت شده ص 204 و 205 (فرد صدر آقای م.ش. اعلام وکالت نموده صرفاً ثبت به شماره 1449 ـ 2/9/1391) (تصویر گواهی انحصار وراثت مرحوم غ.د. ص 193 ضبط است) در این جلسه 6/9/1391 ص 208 آقای الف.ر. ابراز می‌دارد در تاریخ 4/4/1377 یک قطعه زمین به مساحت 4500 مترمربع از غ.د. خریداری نمودم که دادگاه حکم به صدور تنظیم سند صادر گردیده و در 26/6/1390 سند قطعی بنام‌ اینجانب تنظیم گردیده و الف.ق. دادخواست واخواهی تقدیم نموده در دادسرای فروش زمین فوق را تأیید نموده و در قرار دادسرای به‌صراحت اعلام نمودند که دادگاه به نام هر شخصی که بگوید حاضرند زمین را به نام‌ اینجانب الف.ر. تحویل بدهند و بعد از مدتی که از طریق شعبه اول دادگاه حکم به الزام تنظیم سند صادر گردید و سند بنام‌ اینجانب منتقل گردید چنین ادعایی را مطرح نموده‌اند دادگاه خطاب به وکیل (ورثه د.) آقای ش. هرگونه دفاعی راجع به خواسته واخواهی انجام شد دارید بیان نمایند جواباً واخواه بدون اتکاء به دلیل قانونی و شرعی بوده و مطالب معنونه آقای ر. را تأیید و در ماهیت حرفی ندارم سند رسمی به‌صورت قانونی صادرشده است واخواه در شعبه بازپرسی در مورخ 21/10/88 همان‌گونه که در قرار صادره پرونده 952/694/88 شعبه 952 بازپرسی اقرار به مالکیت آقای ر. نموده و عنوان کرده‌اند حاضرند زمین مشاعی شاکی را تحویل دهند در جلسه بازپرسی به این مهم اقرار نموده‌اند شعبه اول بینالود ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 01215 ـ 91 مورخ 7/9/91 ص 210 واخواهی آقای الف.ق. را نسبت به دادنامه 00636 ـ 89‌ این شعبه با نظر به اینکه وکیل واخواه در دادگاه حاضر نشده و دلیل و مدرکی که نقض رأی را ایجاب کند ارائه نشده و رأی صادره صحیحاً صادرشده با ردّ تقاضای واخواهی رأی صادره عیناً تأیید می‌شود ص 210 با ابلاغ رأی مذکور به آقای س. وکیل آقای الف.ق. در مورخ 14/9/1391 ظهر ورقه 214 (وکیل مذکور به وقت قرارداد حین دادرسی کارآموز وکالت بوده ص 121 شماره قرارداد 037910 سری دال با اینکه مرقوم شده در حدود اختیارات فرجام‌خواهی نیز دارد لکن به وقت تقدیم دادخواست فرجامی در قسمت شغل خود را وکیل و مهر مذکور وی وکیل پایه یک دادگستری به شماره 1200 است و قرارداد جدیدی با عنوان وکیل منعقد و معرفی نموده به شماره 270109 سری چ 90 مورخ 20/10/1391 ص 226) دادخواست فرجامی ‌‌آقای الف.ق. به وکالت آقای ح.س. به شماره 98 مورخ 25/10/1391 ثبت‌شده است ص 227 آقای الف.ر. در مقام تبادل لوایح برآمده ص 237 و 238 وکیل وراث مرحوم غ.د. آقای م.ش. (با عنوان وکیل دادگستری به شماره پروانه 1357) نیز طی لایحه ثبت‌شده 1931ـ 26/11/1390 در مقام تبادل لوایح در صفحات 243 لغایت 245 برآمده‌اند که حین شور قرائت می‌‌شوند تصویر قرار بازپرسی شعبه 952 مورخ 21/10/88 پرونده کلاسه 952 /694/88 در صفحات 5 و 6 پرونده محاکماتی پیوست است حین شور قرائت می‌شود اجمالاً شکایت آقای الف.ر. علیه ع.ق. و ح.ش. و غ.د. به اتهام فروش مال غیر یک قطعه زمین به مساحت 4500 مترمربع از اراضی شاندیز (پلاک 2051) موضوع مبایعه‌نامه 4/4/77 که شاکی الف.ر. از غ.د. خریداری و‌ ایشان به‌موجب مبایعه‌نامه 6/9/1375 از ح.ش. (متهم ردیف دوم با سه دانگ منزل معاوضه) و ح.ش. نیز به‌موجب مبایعه‌نامه 5/2/1374 از ع.ق. خریداری با احضار الف.ق. (پسرش) در جلسه‌ این بازپرسی اظهار داشت ( این اراضی سند رسمی آن بنام من است و من معامله پدرم را با ح.ش. از‌ این اراضی یعنی پلاک 2051 فرعی از 1396 از 1384 را تأیید و تنفیذ می‌نماید و اراضی که پدرم فروخته است همین اراضی پلاک 2051 است که ع.ق. (متهم) نیز‌ این موضوع را تأیید نموده … الف.ق. با ارائه تصویر سند رسمی پلاک 2051 فقط 8150 سهم مشاع از 24400 سهم مشاع را به پدیده شاندیز فروخته‌اند و هنوز سهم مشاعی شاکی خصوصی به نام الف.ر. در محل و طبیعت وجود دارد و فروخته نشده است و حتی صاحب سند رسمی به نام الف.ق. نیز در جلسه‌ این بازپرسی گفته اگر دادگاه بگوید حاضرند زمین مشاعی شاکی را تحویل دهند و از طرف مالکیت شاکی نیز به‌صورت مشاعی است و نه مفروزی … فقط الف.ق. قسمتی از سهم مشاعی (مازاد بر 4500 مترمربع) را به‌صورت مشاع فروخته است لذا با توجه به‌مراتب فوق بزه‌ای محقق نشده است قرار منع تعقیب صادر و اعلام می‌نماید) (نسبت به شکایت آقای ح.ش. علیه آقایان ع..ق. و غ.د. دایر بر فروش مال غیر به این ادعا که 13 سال پیش معامله خود را با غ.د. اقاله و یا فسخ نموده است دادسرا به لحاظ عدم ذینفع بودن و عدم مالکیت ح.ش. قرار منع تعقیب صادر نموده‌اند) در پیوست لایحه تبادلی وکیل فرجام‌خواندگان (آقای م.ش. تصویر رأی بدوی و تجدیدنظری موضوع دعوی آقای ح.ش. به‌طرفیت آقایان غ.د. و الف.ر. به خواسته اقاله عقد بیع مورخ 6/9/1375 و استرداد مقادیری وجه ( خواهان اظهار کرده خوانده اول نصف مشاع از مجموع شش‌دانگ منزل موضوع مبایعه‌نامه را به‌ اینجانب فروخته و در مقابل مقداری وجه دریافت داشته و چهار هزار و پانصد مترمربع از زمین واقع در شاندیز به اواگذار گردیده لکن بعداً بهانه‌ اینکه از تحویل زمین مذکور به او خودداری شده معامله را اقاله کرده است و شهودی در این خصوص وجود دارد) شعبه پنجم محاکم عمومی حقوقی مشهد مجتمع شهید بهشتی رسیدگی طی دادنامه شماره 0621ـ 91 مورخ 23/7/91 به شرح استدلال و استنادی که نموده (صفحات 241 و 242) پرونده حکم به ردّ آن صادر و با تجدیدنظرخواهی آقای ح.ش. نیز شعبه 12 محاکم تجدیدنظر خراسان رضوی طی دادنامه شماره 2090 ـ 91 مورخ 3/10/1391 و صفحات 139 و 240 پرونده محاکماتی فعلی) نتیجتاً با اسباب مذکور در رأی تجدیدنظرخواهی را غیر وارد تشخیص و دادنامه بدوی را تأیید نموده‌اند لایحه طرفین حین شور قرائت ‌می‌گردد.

رای دیوان

فرجام‌خواهی آقای الف.ق. به وکالت آقای ح.س. نسبت به دادنامه شماره 01215 ـ 91 مورخ 7/9/1391 شعبه اول محاکم عمومی حقوقی طرقبه شاندیز (بینالود) اجمالاً وارد است.
1ـ عنوان خواسته در دعوی و الزام به تنظیم سند رسمی در خصوص 4500 مترمربع زمین مشاعی از پلاک 2051 فرعی از 1396 فرعی از 1384 فرعی و 93 اصلی بخش 6 مشهد از اراضی شاندیز) است در ذیل دادخواست نیز وکیل خواهان (آقای الف.ر.) (صدور حکم بر الزام خوانده ردیف اول به حضور در دفترخانه و تنظیم و انتقال سند رسمی مشاعاً از پلاک مرقوم) را درخواست نموده‌اند در جلسه اول رسیدگی 13/7/1389 ص 20 وکیل خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست است لکن غیر از خواسته الزام به تنظیم سند رسمی خواسته دیگری به‌طرفیت خواندگان مورد مخاطب به عنوان خوانده (آقایان ع.ق. ، ح.ش. و غ.د.[وراث وی متعاقباً]) مطرح ننموده‌اند لکن در مشروحه دادخواست تعاقب ایادی انتقال عقدی مبیع متنازعٌ‌فیه را مورد تصریح و یا امعان جهت اثبات و اجلاس دادرسی ادعا قرار داده‌اند هرچند دادگاه دعوی الزام به تنظیم سند رسمی به غیر مخاطب دارنده سند ثبتی را به سبب عدم توجه دعوی قرار ردّ دعوی داده لکن لازمه و اناطه و موقف الزام به تنظیم سند رسمی موکول به اثبات تعاقب ایادی و صحت عقد انتقال بوده است و بدون دعوی اثبات عقد انتقال و تنفیذ عقد انتقال ترتب حکم بر فرد اخیر به الزام به تنظیم سند رسمی صائب نمی‌باشد مختصاً دعوی الزام به تنظیم سند رسمی متوقف بر دعوی اثبات عقد انتقال (صحت تعاقب ایادی) است (ماده 19 ق.آ.د.م.) متوقف بر دعوی متمایز از متوقف بر ادعا است (دعوی تشریف خاص خود را دارد لکن هر ادعایی دعوی تلقی نمی‌شود) که این امر زمره موارد نقایص تحقیقات موضوع بند 5 ماده 371 ق.آ.د.م. است مضافاً بدون دعوی اثبات صحت تعاقب ایادی الزام به تنظیم سند رسمی صدور رأی برخلاف موازین شرعی و مقررات قانونی موضوع بند 2 ماده 371 ق.آ.د.م. است 2ـ با عنایت به عدم ضرورت قانونی در اتباع قرار شکلی (قرار ردّ دعوی) موضوع رأی شماره 00518 ـ 89 ـ 12/4/1389 شعبه 19 محاکم تجدیدنظر استان خراسان رضوی لکن مبنای مورد تعرض به اینکه (مورد معامله به‌صورت عین معین فروخته‌شده و اراضی هم تفکیک نشده الزام و تنظیم سند به‌صورت مشاع صحیح نیست) مذکور در خلاصه‌نویسی دادرسی وقت پرونده ص 21 و امعان توجه‌ این مرجع به متن دادنامه مرقوم (چون امکان تنظیم سند مفروزی با وضعیت فعلی وجود ندارد در وضعیت فعلی قابلیت استماع ندارد (ص 2 و 3 پرونده) و توجهاً به استناد استعلام ثبتی از واحد ثبتی محل طرقبه که بنام خوانده ردیف اول است مذکور در رأی 00636 ـ 89 مورخ 17/11/89 ص 38 شعبه اول حقوقی بینالود (طرقبه) و عدم ملاحظه چنین استعلاجی با عطف توجه مجدد و تورق پرونده و ضرورت تحصیل گردش ثبتی ملک (با اینکه تصویر سند مالکیت در صفحات 11 و 12 ضبط گردیده) وضعیت ثبتی ملک معلوم گشته که آیا کلیه خواندگان مالکان رسمی و ثبتی پلاک مرقوم بوده‌اند یا خیر و درصورتی‌که مالکان مشاعی دیگری دارد به عنوان مطلع از کمیت و کیفیت امر اخذ استفصال شده (چه در دادگاه به عنوان مطلع و چه در اجرای قرار تحقیق و معاینه محلی) و اخذ کروکی محل متنازع‌ٌفیه وضعیت موجود آن با دعوت خواندگان دعوی (و سایر شرکاء ملکی که غیر مخاطب در دعوی هستند) و تعیین عنوان مورد انتقال و تعاقب ایادی اعلامی‌‌ و یا ادعایی که آیا به‌صورت مفروز انتقال صورت گرفته و یا به‌صورت مشاعی و اگر به‌صورت مفروض انتقال صورت گرفته موردتوافق جمیع شرکا بوده (حسب حکومت اشاعه در مالکیت در اموال شرکت) و اگر به‌صورت اشاعه و مشاعی انتقال، صورت گرفته در عنوان کلیه معاملات و تعاقب ایادی مسبوق چنین بوده و یا در بین تعاقب ایادی از وضع اشاعه به افراز تبدیل‌شده است و آیا فی‌مابین مالکان مشاعی تقسیم‌نامه‌ افرازی کتبی و یا عملی (مفروزالرعیه) در طبیعت واقع‌شده است یا خیر 3ـ حین صدور قرار تحقیق و معاینه محلی جلب نظر کارشناس ثبتی متعاقب استعلام از ثبت صورت گیرد باهدف (حد و رسم محل متنازع‌ٌفیه) با حضور متداعیین و ابلاغ به سایر شرکا غیر مخاطب در دعوی (به عنوان مطلع) تا کارشناس رسمی دادگستری معلوم دارند الف ـ فی‌مابین آنچه در قراردادهای معاملاتی و تعاقب ایادی انتقالی مرقوم شده‌ با آنچه در طبیعت است ضمن توصیف (قراردادها) و (طبیعت محل) آیا انطباقی وجود دارد یا خیر ب ـ‌ آیا افرازی در طبیعت عملاً صورت گرفته یا خیر ج ـ آیا انطباقی فی‌مابین مالکیت ثبتی با محل متنازع‌ٌفیه می‌باشد یا خیر 4 ـ با انعقاد اجلاس دادرسی مطابق ماده 200 ق.آ.د.م. و اخذ استیضاح و استفصال موضوع از متداعیین به شرح مذکور در ثانی تأسیس رأی نمایند‌ این رأی به استناد بندهای 2 و 3 و 5 ماده 371 ق.آ.د.م. ضمن نقض دادنامه فرجام‌خواسته صادرشده و باهدف اعمال تمهیدات قضایی به‌حکم بند الف مواد 401 و 405 ق.آ.د.م. به همان مرجع ارسال می‌دارد متعاقب اعمال تمهیدات به‌مقتضای موضوع رأی (موضوع ماده 299 ق.آ.د.م.) صادر نمایند.
رئیس شعبه 21 دیوان‌عالی کشور ـ مستشار 
اخوان ملایری ـ حسینی طباطبائی

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.