مقدمه: رئیس شعبه ششم تجدیدنظر در نامه تقدیمی اعلام داشته‎اند، پس از صدور دادنامه شماره 110 مورخ 5/2/1385 در کلاسه پرونده 84/704 و ابلاغ آن به آقای محمدرضا ناجی وکیل پرونده در مورخه 27/2/85 نامبرده طی نامه مورخ 6/3/85 اعلام داشته با توجه به وکالتنامه اصلی شماره 88-7 و به لحاظ اینکه در وکالتنامه مذکور نام دیوان عدالت اداری و تجدیدنظر دیوان قید گردیده و شکایت مطروحه قابل رسیدگی در دیوان بوده است مورد توجه واقع نشده و وکالتنامه شماره 70075 که مورد توجه واقع و شکایت مطروحه بر آن اساس و ملاک رد شده است وکالتنامه اصلی نبوده و در مقام رفع نقص20 از جهت تمبر مالیاتی به دیوان تقدیم گردیده است، بنابراین در صدور رأی فوق الاشعار اشتباه شده است اعمال تبصره یک ماده 18 قانون دیوان مورد استدعا است. پس از مطالعه مجدد پرونده بدوی و بررسی محتویات آن معلوم گردید مستشار سابق این شعبه چنانچه وکیل فوق الذکر اعلام نموده به استناد وکالتنامه غیر اصلی اقدام به اتخاذ تصمیم و صدور رأی مورد نظر نموده و حقیر نیز در اثر وجود تراکم پرونده‎ها بدون توجه به وکالتنامه اصلی و با توجه به وکالتنامه غیر اصلی و توافق با نظر مستشار مذکور رأی مذکور را اشتباهاً امضاء نموده‎ام. بناء علیهذا به نظر حقیر رأی مذکور مبنی بر اشتباه بوده است. تقاضای طرح دادنامه مارالذکر در هیأت عمومی مورد استدعا است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
نظر به مشروحه مورخ 14/5/85 آقای رئیس شعبه ششم تجدیدنظر دیوان و مفاد دو وکالتنامه به شماره 70075 و 70088 که از طرف وکیل شاکی ارائه شده و به ترتیب متضمن اختیار طرح شکایت در کلیه مراجع قضائی و دیوان عدالت اداری بوده و تمبر قانونی در وکالتنامه‎های مزبور الصاق و ابطال شده صدور قرار رد دادخواست و تجدیدنظر شاکی به شرح دادنامه شماره 110 مورخ 5/2/1385 به عنوان نداشتن سمت وکالت در طرح شکایت از طرف شاکی محمول بر اشتباه بوده است. لذا به استناد تبصره‎های یک و 3 الحاقی به ماده 18 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری دادنامه مزبور نقض می‎شود./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسی‎فرد