مشاوره حقوقی رایگان - ادعای خریدار بعد از تحویل ملک

سلام و عرض ادب. خانه ای را فروختیم. بعد از تحویل و حدودا 5 یا 6 روز بعد خریدار ادعا می‌کنه که کولر آبی پشت بام، موتور نداره البته ادعاش درسته و موتور نداشت. این موضوع رو قبل از تنظیم قولنامه و در بنگاه بهش گفته بودیم و حتی بنگاهی هم در جریان بود. بعد از تحویل، چون خونه ورثه‌ای بود طبیعتا یکی دوتا از کلیدها پیش من نبود و باید از ورثه ها می‌گرفتم منتها من به خریدار گفتم حتما قفل رو عوض کن که بعدها مشکلی پیش نیاد. یکی دو روز بعدش من بقیه کلید رو از بقیه ورثه گرفتم بهش دادم. بعد از گذشت چند روز که متوجه شده بود کولر موتور نداره الان ادعا می‌کنه شما کلید داشتین و بعد از تحویل، اومدین موتور رو باز کردین. آیا با این ادعای مضحک میتونه ما رو به دردسر بندازه؟ لازم به ذکره که ما قبلا بهش گفته بودیم کولر موتور نداره و در ضمن تو قولنامه هم امضا کرده که ملک رو تحویل گرفته.

پاسخ ها :


ادعای خریدار مبنی بر ورود فروشنده به خانه بعد از تحویل گرفتن ملک ادعای خریدار ملک مبنی بر دزدیدن موتور کولر توسط فروشنده خرید و فروش ملک ورثه ای قوانین خرید و فروش ملک

سوالات مرتبط

ادعای خریدار بعد از تحویل ملک
سلام و عرض ادب. خانه ای را فروختیم. بعد از تحویل و حدودا 5 یا 6 روز بعد خریدار ادعا می‌کنه که کولر آبی پشت بام، موتور نداره البته ادعاش درسته و موتور نداشت. این موضوع رو قبل از تنظیم قولنامه و د...
ادعای خریدار بعد از تحویل ملک
سلام و عرض ادب. خانه ای را فروختیم. بعد از تحویل و حدودا 5 یا 6 روز بعد خریدار ادعا می‌کنه که کولر آبی پشت بام، موتور نداره البته ادعاش درسته و موتور نداشت. این موضوع رو قبل از تنظیم قولنامه و د...
خرید و فروش ملک
سلام. من هفت سال پیش بخشی از زمین ورثه ای را از یکی از وراث خریده ام. چند سال بعد یکی از وراث کل زمین را که قطعه‌ی خریداری شده من هم شامل آن بوده به یک شخص واگذار کرده و خریدار زمین را ساخته است....
فروش ملک ورثه ای
با سلام، خونه ما ورثه ای هست، وکالت دادیم به مادرم. من خونه را گذاشتم برای فروش. بنگاه مشتری پیدا کرد و با من قولنامه نوشت. بعد پشت قولنامه نوشت که مادرم خونه را به من فروخته و من به مشتری. موقع استعل...
خرید و فروش ملک وراثتی
باسلام پدر بنده چند سال پیش یه ملکی رو از مادرش که مادر بزرگم میشه خریداری کرد. و در سند نوع معامله را صلح مشروطه مادام الحیات نوشته شد. که بعد از فوت مادربزرگم شیش دانگ خونه برسه به پدرم. چند سال بعد...